بروکراسی آلمانی، الگویی برای
تبدیلشدن به دولت مدرن محسوب میشود.
ژاپن، سوئد، دانمارک و فرانسه،
کشورهایی هستند که در اثر رقابتهای نظامی، راهِ آلمان را برگزیدند و دولتهای مدرنِ
غیر ویژهپروری را بوجود آوردند. البته میان جنگ و کیفیت بالای حکومت مدرن، ربط محکمی
وجود ندارد. بسیاری از جوامعی که درگیر جنگهای طولانیمدت بودند، فاسد یا ویژه پرور
باقی ماندهاند.
نقطه قوت بروکراسی آلمانی،
مستقل بودن، ثبات و ترمیمپذیری آن بود.
بروکراسی آلمانی که در قرن هجدهم شکل گرفت،
از جنگ ینا و حمله ناپلئون، گذار به امپراتوری آلمان، دموکراسی وایمار و رژیم نازی،
جان سالم به در برد و تا جمهوری فدرال و پس از جنگ جهانی دوم، به حیات خود ادامه داد.
یکی از چهار معیار «هانتینگتون» در تعریف نهادمندی، میزان استقلال نهاد مورد نظر است. نهادها زمانی مستقلاند که ارزشها
و منافع خاص خود را حفظ کنند. بدین ترتیب، یک نهاد قضایی مستقل، نهادی است که کاملاً
براساس هنجارهای قضایی تصمیم گیری کند، نه اشارهی انگشت اربابان سیاسی یا رشوهی متهمان
پولدار. یک ارتش مستقل، تنها بر اساس معیارهای نظامی میتواند درجهی نظامیان را ارتقا
دهد، نه معیارهای سیاسی. نقطه مقابل، سرسپردگی و تبعیت است که در آن، نیروهای بیرونی،
یک نهاد خاص را به صورت موثر تحت اختیار خود در میآورند.
امروزه، بروکراسیِ مستقل در
آلمان، تحت کنترل وزرای قوه مجریه است و بس. یعنی احزاب سیاسی نمیتوانند افراد حامیِ
خود را در پُستهای بانفوذ و بااهمیت بگمارند.
آنچه هرگز در تاریخ آلمان
اتفاق نیفتاده، توزیع کامل مناصبِ حکومتی میان اعضای احزاب، به منظور جلب حمایت سیاسی است؛ اتفاقی که در ایالات متحده، ایتالیا و یونان افتاد.
به همین خاطر، سیاست ویژهپروری،
هرگز در آلمان امکان رشد نیافته است.
..........................................................
..........................................................
دسترسی سریع به همهی فصول کتاب:
دولت
۷- ایتالیا و معادله کماعتمادی
۹- آمریکا حامیپروری را ابداع میکند
۱۱- خطوط آهن، جنگلها و دولتسازی در آمریکا
نهادهای بیگانه
دموکراسی
۲۹- از انقلابهای ۱۸۴۸ تا بهار عربی
۳۰- طبقه متوسط و آینده دموکراسی
زوال سیاسی
۳۳- کنگره و ویژهپرور شدنِ مجدد سیاست در آمریکا
نظرات
ارسال یک نظر