منبع عکس |
کتاب: نظم و زوال سیاسی
نویسنده: فرانسیس فوکویاما
فصل ۱۴ : نیجریه
نیجریه فاجعهبارترین شکست
را در روند توسعه خورده است. نیجریه پرجمعیتترین کشور آفریقای جنوب صحراست و علیرغم
درآمد بسیار بالای صادرات نفت، بیش از دوسوم جمعیت آن در فقر زندگی میکنند.
حتی اغلب افراد طبقه متوسط
نیجریه به دلیل ناتوانی حکومت در حفظ حق مالکیت شخصی، روی خانههایشان، علامتی بزرگ
نقاشی میکنند که معنای آن، عدم تمایل به فروش خانه است. چرا که امکان دارد بعد از
رفتن به مسافرت و هنگام بازگشت، ببینند غریبهای با دزدیدن سند مالکیت، خانه آنها را
تصاحب کرده است!
مثال دیگر، دلتای رودخانه نیجر است که یکی از فقیرترین بخشهای نیجریه
است. در ۵۰ سال گذشته، حدود ۱/۵ میلیون تن نفت به دریا ریخته شده، آبراههها را آلوده کرده و انواع ماهیان
را که وسیله امرار معاش جمعیت بود کشته است. ولی به علت ضعف نهاد «حاکمیت قانون»، شرایط
هر روز بدتر میشود.
سوال اینجاست که این همه پول
نفت کجا می رود؟ بله، به جیب نخبگان سیاسی نیجریه.
حتی شورشهای مکرر مردم فقیر،
که باعث میشود حکومت، منابع پولی سرشاری را برای بدست آوردن دل مردم به آنها اختصاص
دهد، راه به جایی نمیبرد چون بسیاری از این پولها دوباره به جیب سیاستمداران محلی
میرود.
در سالهای اخیر، «بوکوحرام»
(گروه اسلامگرای مرتبط با القاعده) و دیگر گروههای ناراضی، بخاطر مشروعیتِ بسیار
اندک حکومت، به مبارزه با دولت فاسد نیجریه برخاستهاند.
اقتصاد نیجریه کاملا وابسته
به صادرات نفت است. دولت بخاطر وجود نفت، به درآمدهای رانتیِ ثابتی دسترسی دارد و نخبگان،
این رانتها را میان خود تقسیم میکنند. با اینکه ۷۰ درصد جمعیت کشور، زیر خط فقر هستند و منفعت مشترک فقرا در پایاندادن به
فساد است ولی آنها به بیش از ۲۵۰ اجتماع قومی و مذهبی تقسیم شدهاند و مایل
به همکاری با یکدیگر نیستند و روابطشان از طریق شبکههای حامیپرورِ تحت کنترلِ نخبگان
تنظیم میشود. یعنی نخبگان برای بسیج حامیان خود برای انتخابات بعدی، یارانهها و امتیازات
را بین طرفداران خود توزیع میکنند و رای مردم
را میخرند. نظام با ثبات است، چون نخبگان رانتخوار، ائتلافی تشکیل دادهاند و با
ترکیبی از سرکوب و دادن یارانه، میتوانند مردم فقیر را کنترل کنند.
مبارزه با فساد و برملاشدن
پروندههای فساد اقتصادی، راه به جایی نمیبرد، چون نخبگان سیاسی خودشان اعضای شبکههای
حامیپرور به حساب میآیند و جلوی اقدامات ضد فساد را میگیرند.
ریشه مشکلات توسعه در نیجریه
از نهادهای آن است. هر چند از ۱۹۶۰ که نیجریه از بریتانیا مستقل گردید، همواره
انتخاباتِ پُر از آشوب و خشونت و تقلب در جریان بوده که ناشی از ضعف نهادهای دموکراتیک
است ولی با اینهمه، ضعفِ نهاد دموکراسی(پاسخگویی)، علت بروز اصلیترین مشکلات نیجریه
نیست.
از سه نهاد سیاسی پایه (دولت،
حاکمیت قانون و پاسخگویی)، ناکامیهای نیجریه بخاطر ضعف دو نهاد سیاسی اول است:
۱- نبود یک دولت قوی مدرن
و کارآمد.
۲- نبود حاکمیت قانون که
تضمینکننده حق مالکیت، امنیت شهروندی و شفافیت در مبادلات است.
حکومت نیجریه بجای ایجاد دولتی
مدرن که بتواند کالاهای عمومی نظیر جاده، بندر، مدرسه و بهداشت عمومی را به صورت غیرشخصی
تامین کند، مهمترین فعالیتاش غارتگری و رانتجویی است. یعنی رانتها را جمع کرده،
آنها را میان نخبگان سیاسی توزیع میکند. حتی گاهی مسئولان دولتی، یک تاجر کارآفرین را
از کشور بیرون میکنند، به این خاطر که رشوه بیشتری از او میخواهند.
علاوه بر ضعف نهادها، دولت
نیجریه با مشکل مشروعیت نیز دست و پنجه نرم میکند و مردم بخاطر تعلقات منطقهای، قومی
یا مذهبی گوناگون، وفاداری چندانی به ملتی به نام نیجریه ندارند و احساس هویت ملی و
اعتماد به رهبران، نابود شده است.
جغرافیا و شرایط آب و هوایی،
یکی از عوامل شکلگیری این نهادهای ضعیف است...
.......................................................................
دسترسی سریع به همهی فصول کتاب:
دولت
۷- ایتالیا و معادله کماعتمادی
۹- آمریکا حامیپروری را ابداع میکند
۱۱- خطوط آهن، جنگلها و دولتسازی در آمریکا
نهادهای بیگانه
دموکراسی
۲۹- از انقلابهای ۱۸۴۸ تا بهار عربی
۳۰- طبقه متوسط و آینده دموکراسی
زوال سیاسی
۳۳- کنگره و ویژهپرور شدنِ مجدد سیاست در آمریکا
نظرات
ارسال یک نظر