21 درس (هشتم)

خلاصه کتاب: 21 درس برای قرن 21


دین به انسان‌ها «هویت» می‌بخشد.

قدرت انسان ها، به همکاری توده‌ها بستگی دارد. دین به مردم، یک «هویت توده‌ای» می بخشند تا باهم همکاری کنند. 

واقعیت‌های علمی یا ضروریات اقتصادی نتوانسته اند داستانی هویت ساز تعریف کنند و حتی تلاش نازی‌ها و کمونیست‌ها نیز در تعیین هویت علمی برای انسان‌ها، بر اساس نژاد و طبقه، کاملاً شکست خورده است.

در قرن ۲۱ مذاهب باران نمی‌سازند. بیماری‌ها را درمان نمی‌کنند. بمب‌ها را نمی‌سازند. اما تصمیم می‌گیرند چه کسانی «ما» و چه کسانی «آنها» هستند. چه کسانی را باید درمان کنیم و بمب را بر سر چه کسانی بیاندازیم.

علم پاسخ‌های روشن و صریحی به مسائل فنی دارد. در حالیکه ادیان سنتی، برای پاسخگویی به مسائل روز، به ایده‌های به‌روز شده نیازمندند. پس پیشوایان مذهبی با قدرت «باز تفسیر»، همان پاسخ‌های علمی را به عنوان اراده و خواست الهی به مردم عرضه می‌کنند. به همین خاطر مثلاً سیاست‌های اقتصادی در کشورهای شیعه، سنی، یهودی، هندو و مسیحی، تفاوت چندانی با هم ندارند. همگی، ملت-دولت‌هایی بروکراتیک هستند. همه، کمابیش سیاست‌های سرمایه‌داری را دنبال می‌کنند. همه، بچه‌ها را در مقابل فلج اطفال واکسینه می‌کنند و همگی برای ساخت بمب، نیازمند شیمیدانان و فیزیکدانان هستند.

ادیان برای پایداری از «باز تفسیر» متون مقدس و برای ایجاد وفاداری و حس تمایز، از «تشریفات مذهبی و مراسم عبادی» بهره می‌برند. لباس‌های متفاوت می‌پوشند، دعاهای متفاوت می‌خوانند و تابو‌های متفاوتی را رعایت می‌کنند.

نمونه‌های مدرن هویت‌سازی مذهبی، در ژاپن و کره‌شمالی رخ داده‌ است.

در اوایل قرن بیستم، ژاپن برای حفظ هویت ملی خود، مذهب بومی‌اش یعنی «شینتو» را با ایده‌های بسیار مدرن اروپایی از ملیت و نژاد آمیخت. این «شینتو دولتی» مثل جادو عمل کرد. ژاپنی‌ها با سرعتی نفس‌گیر مدرن شدند و همزمان، نوعی وفاداری متعصبانه به کشورشان را گسترش دادند. تا جایی که خلبان‌های ژاپنی که کامی‌کازه نامیده می‌شدند، متقاعد شده بودند که با هواپیماهای پر از مواد منفجره، خود را به کشتی‌های متفقین بکوبند.

امروزه کره شمالی هم با اختراع مذهبی کاملاً جدید به نام «جوچی» که ملغمه‌ای از مارکسیسم-لنینیسم، آداب باستانی کره‌ای، باور نژادی به خلوص نژاد کره‌ای و خدا‌سازی از سلسله خاندان کیم‌ایل‌سونگ است، تولید سلاح‌های اتمی را به عنوان وظیفه‌ای مقدس برای ملت‌اش جا انداخته است.

متاسفانه ادیان سنتی نیز مانند ناسیونالیسم، برای حل مسائل جهانی در قرن ۲۱ یعنی جنگ اتمی، تغییرات اقلیمی و اختلال تکنولوژیکی، راه‌حلی ارائه نمی‌دهند. مثلا وقتی خاخام‌های اسرائیلی می‌گویند که « ما ملت برگزیده خدا هستیم، پس آنچه برای ملت ما خوب است برای خداوند نیز خشنود کننده است» ، درواقع مردم را برای کسب منافع خودشان تشویق می‌کنند و سرنوشت بقیه انسان‌ها برایشان مهم نیست.

پس در موقعیتی بسیار دشوار به دام افتاده‌ایم.

ناسیونالیسم و دین هنوز هم تمدن بشری ما را به اردوگاه‌های متفاوت و غالباً خصمانه تقسیم می‌کنند، که این روز‌ها با «پدیده مهاجرت» که به مشکلات یکپارچگی در اتحادیه اروپا دامن زده، نمود تازه‌ای به خود گرفته است.

نظرات