خلاصه کتاب: انسان خردمند
بنا به قولی، انسان به خانواده میمونها تعلق دارد و نزدیکترین خویشاوندان او شامپانزهها هستند. ۲/۵ میلیون سال پیش، انسان در شرق آفریقا از یک نوع میمون بوجود آمد. او آفریقا را به مقصد آسیا و اروپا ترک نمود و نسبت به جایی که در آن سکونت یافت، مسیر تکاملی متفاوتی را پیمود که منجر به شکلگرفتن چندین گونه مختلف از انسانها شد. گونههایی مثل نئاندرتالهای غرب آسیا و اروپا، راست قامتان شرق آسیا و رودولفهای شرق آفریقا و ...
با کشتار راستقامتان و نئاندرتالها، نسل کمابیش خالصی از گونه «انسان خردمند» به وجود آمد که تا امروز هم ادامه یافته است.
نویسنده: یووال نوح هراری
نشر: فرهنگ نشر نو/ مترجم: نیک گرگین
نشر: فرهنگ نشر نو/ مترجم: نیک گرگین
️
یک
بنا به قولی، انسان به خانواده میمونها تعلق دارد و نزدیکترین خویشاوندان او شامپانزهها هستند. ۲/۵ میلیون سال پیش، انسان در شرق آفریقا از یک نوع میمون بوجود آمد. او آفریقا را به مقصد آسیا و اروپا ترک نمود و نسبت به جایی که در آن سکونت یافت، مسیر تکاملی متفاوتی را پیمود که منجر به شکلگرفتن چندین گونه مختلف از انسانها شد. گونههایی مثل نئاندرتالهای غرب آسیا و اروپا، راست قامتان شرق آسیا و رودولفهای شرق آفریقا و ...
ولی انسانهای امروزی هیچ
کدام از آنها نیستند بلکه از گونه «انسان خردمند» هستند که همین ۷۰ هزار سال پیش، در شرق آفریقا زندگی میکردند و پس از
ترک آنجا به شبه جزیره عربستان آمدند.
همانطور که گفتیم، پیش از
«انسان خردمند»، یعنی از حدود ۲ میلیون سال قبل، گونههای مختلف انسانی
در اروپا و آسیا زندگی میکردند که به برکت ورود «انسان خردمند» به عربستان و پخششدن
در خاورمیانه و اروپا، آن گونهها یا از بیغذایی منقرض شدند یا به دست «انسان خردمند»
به قتل رسیدند.
با کشتار راستقامتان و نئاندرتالها، نسل کمابیش خالصی از گونه «انسان خردمند» به وجود آمد که تا امروز هم ادامه یافته است.
انسان خردمند از ۱۰۰ هزار سال گذشته به سرعت خود را از جایگاهی در میانه
زنجیره غذایی به راس هرم غذایی منتقل کرد. این انتقالِ سریع، نه به خود انسان و نه
به اکوسیستم فرصتی برای تطبیق نداد و باعث شد که «انسان خردمند» مثل تازهبهدوران
رسیدهها، ترسو، نگران، بیرحم و برای افراد گونه خودش و محیط زیست خطرناک باشد.
ما میدانیم مهمترین دلیل
تمایز انسان با بقیه موجودات، مغز بسیار بزرگ اوست. او با مهار آتش و پخت و پز غذاهای
متنوع به بزرگ شدن مغزش کمک کرد ولی با اینحال
هنوز عامل اصلی تکامل مغز انسان را در عرض دو میلیون سال نمیدانیم.
راه رفتن روی دو پا، امتیاز
متمایزکننده دیگری است که هزینه آن تنگتر شدن مجرای زایمان و مرگ زنان به علت عدم
عبور جمجمه بزرگ نوزادان هنگام وضع حمل بود. «انتخاب طبیعی»، راه حل را در زایمان زودرس
یافت و حاصل آن، تولد نوزادان نارسی شدند که برای بلوغ به سالها نگهداری والدین نیاز
دارند.
بچه انسان برخلاف سایر حیوانات،
ناکامل بدنیا میآید پس قابلیت آموزش و اجتماعیشدن را دارد. درنتیجه ما میتوانیم
فرزندانمان را مسیحی، بودایی، سرمایهدار، سوسیالیست، جنگطلب یا صلحجو بار آوریم.
مهمتر از اینها، انسان بیش
از هر چیز دیگری، جهان را به مدد زبان منحصر به فردش تسخیر کرد.
نظرات
ارسال یک نظر