انسان خردمند در بیست صفحه (بیست)


خلاصه کتاب: انسان خردمند

یک   دو  سه  چهار - 
پنج  شش  هفت  هشت - 
نه  ده  یازده  دوازده  سیزده - 
چهارده پانزده  شانزده  هفده 



️⁩ بیست


اکنون انسان خردمند در آستانه رسیدن به مقام خدایی است و آماده است تا نه تنها به جوانیِ جاودانی بلکه به توانایی آفرینش و نابودگری برسد.

انسان از هر زمان دیگری قدرتمندتر است ولی نمی‌داند با این قدرت چه کند. از آن بدتر، بشر از هر زمان دیگری ولنگار‌تر شده است.

ما خدایان خود ساخته‌ای هستیم که فقط با قوانین فیزیک محشوریم و به هیچ‌کس پاسخگو نیستیم. در نتیجه موجودات دیگر و اکوسیستم پیرامون‌مان را نابود می‌کنیم و به دنبال چیزی جز آسایش و شادی خود نیستیم و تازه، هرگز هم به رضایت خاطر نمی‌رسیم.

آیا چیزی خطرناک‌تر از خدایان ناخشنود و ولنگار که نمی‌دانند چه می‌خواهند وجود دارد؟



                                              پایان






نظرات