◾️خلاصهی کتاب: رواندرمانی اگزیستانسیال (Existential Psychotherapy 1980)
◾️نویسنده: اروین یالوم
◾️ نشر نی/ ۱۳۸۹/ مترجم: سپیده حبیب
◾️خلاصهکننده: مصطفی منبری
فصل دوازده: اضطراب پوچی و درمان آن
از دیدگاه اگزیستانسیال، دنیا
پدیدهای تصادفی است و بر اساس هیچ نقشه یا طرح عظیمی بنا نشده است. یعنی هر آنچه هست،
میتوانست طور دیگری باشد. هیچچیز مهمتر از چیز دیگر نیست و در همهچیز با بیتفاوتی
روبهرو هستیم. زندگی، هیچ هدف و ارزشی را دنبال نمیکند. بقول «سارتر»: «به دنیا آمدنمان
بیمعناست. از دنیا رفتنمان هم بیمعنا». این خود انسانها هستند که دنیای خود و موقعیتشان
را در آن میسازند. هیچ راهی جز آنچه خود فرد خلق میکند، وجود ندارد. این میزان از
بیمعنایی و بیهدفی و عدم انسجام در دنیایی که پر از رنج است، زندگی را بسیار اضطرابآور
و ترسناک میکند.
درمان اضطراب پوچی
هر کس باید خودش چیزی را بیابد
که به خاطرش زندگی کند. هر کس باید معنای خویش را ابداع کند و بعد با تمام وجود، خودش
را وقف تحقق آن معنا کند. این باور که بخشش، مفیدبودن برای دیگران و قشنگترکردن زندگی
برای دیگران کار خوبی است، خود سرچشمهی قدرتمند معناست.
انسان در جستجوی معنای زندگی،
سرچشمههای قدرتمندی از معنا را یافته تا از رنج پوچی زندگی بکاهد و آرامش یابد:
۱- نوعدوستی: دنیا را به جای بهتری تبدیلکردن، خدمت
به دیگران، شرکت در کارهای خیر.
۲- فداکاری برای یک آرمان: جزئی از یک کلبودن مثل خانواده،
دولت، آرمان سیاسی یا دینی یا یک کار خطیر علمی.
۳-خلاقیت:
آفرینش چیزی نو، زیبا و هماهنگ در هنر، علم، بازی، مطالعه، باغبانی، آشپزی، تدریس،
مجسمهسازی ...
۴- لذتطلبی: غوطهورشدن در جریان زندگی و کاملزیستن.
نوعدوستی، فداکاری برای یک آرمان و خلاقیت، لذتآفرین هستند.
۵- خودشکوفایی: به نظر «آبراهام مزلو»، انسان طوری ساخته
شده است که اصرار دارد موجودی کامل و کاملتر شود و به ارزشهایی مثل بزرگواری، مهربانی،
شجاعت، صداقت، عشق و از خودگذشتگی دست پیدا کند. این ارزشهای خوب، در ذات انسانها
وجود دارند و اگر جامعه با دادن نقشهای اجتماعی نامتناسب، مانعاش نشود، فرد به طور
طبیعی و در یک مسیر تکاملی به خودشکوفایی میرسد. ما زندهایم تا تواناییهایمان را
محقق سازیم. خودشکوفایی یعنی تحقق نیازهای شناختی(دانش و بینش) و نیازهای زیباییشناختی(تناسب،
تشابه، تلفیق، خلاقیت)
۶- تعهد: بهترین درمان برای احساس پوچی، این است که اصلاً
به اینکه چرا زندگی پوچ است فکر نکنید. یعنی صورت مسئله را پاک کنید. به جای آن، به
یکی از فعالیتهای بیشمار زندگی، تعهدی صمیمانه و کامل پیدا کنید. یافتن یک خانه،
توجه به افراد، عقاید و برنامههای مختلف، جستن، آفریدن، ساختن،... اشتیاق تعهد به
زندگی، همواره در درون هر بیماری وجود دارد. کافی است درمانگر از طریق برقراری یک ارتباط
عمیق با بیمار، موانع موجود بر سر راه بیمار را بردارد. برای مثال چه چیزی بیمار را
از دوستداشتن دیگری باز میدارد؟ چرا رابطه با دیگران، چندان راضیاش نمیکند؟ چرا
از کارش رضایت ندارد؟ چه چیزی او را از یافتن کاری که با استعدادهایش متناسب است باز
میدارد؟ چه چیز باعث میشود جنبههای لذبخش کار فعلیاش را درنیابد؟ چرا بیمار از
تلاشهای خلاقانهی مذهبی یا خدمت به دیگران غفلت میکند؟
الگوی رواندرمانی اگزیستانسیال،
فقط یک الگوست و تنها در صورتی قابل دفاع است که از نظر بالینی، سودمند واقع شود.
پایان
شهریور ۱۴۰۰
.....................................................................
مرور سریع:
1- پیشنوشت و تعریف رواندرمانی اگزیستانسیال
۴- بیماریهای روانی ناشی از اضطراب مرگ
۶- چرا آزادی باعث اضطراب میشود؟
۷- بیماریهای روانی ناشی از اضطراب آزادی
۱۰- بیماریهای روانی ناشی از اضطراب تنهایی
نظرات
ارسال یک نظر