⭕️خلاصه‌کتاب: هویت( فرانسیس فوکویاما(
⭕️شش( فصل ۱۱): از هویت تا هویت‌ها
جنبش‌های جدید اجتماعی نظیر
فمینیسم، برابری نژادی، حامیان حقوق معلولان، مهاجران، بومیان آمریکایی، همجنس‌خواهان،
تراجنسیتی‌ها، اقلیت‌ها، حامیان محیط زیست و... از دهه‌ی ۱۹۶۰ در کشورهای لیبرال‌دموکراسی ظهور پیدا کردند. با الهام از انقلاب ایران(۱۹۷۹) و حمایت عربستان سعودی از مساجد سلفی و
مدارس مذهبی، گروه‌های اسلامی در اروپا پدیدار شدند و بسیاری از مردمِ چپ‌گرای اروپا
آنان را با آغوش باز پذیرفتند.
هر جنبشی نمایانگر افرادی
بود که تا آن‌زمان، نامرئی‌مانده و سرکوب شده بودند. آنها از نامرئی‌بودن، آزرده‌خاطر
گشته و خواستار بازشناسیِ عمومی‌ِ شأن و ارزش درونی خود بودند.
بجای هویت فرد، هویت گروه
رواج یافت و «سیاستِ هویتی» ظهور کرد و «چندگانگیِ فرهنگی» بعنوان یک برنامه‌ی سیاسی،
شروع به ارزش‌گذاریِ هر فرهنگ به صورت جداگانه کرد.
در حالیکه لیبرال‌دموکراسی
به دنبال حمایت برابر از استقلال افراد بود، ایدئولوژی جدیدِ «چندگانگی فرهنگی»، احترام
برابر به تمامی فرهنگ‌ها را ترویج می‌نمود. حتی اگر آن فرهنگ‌ها، استقلال افرادی که
عضو آن بودند را محدود می‌ساخت.
لیبرال‌دموکراسی بدنبال بازشناسیِ
برابرِ شأن تک‌تک شهروندان بود. یعنی می‌خواست مردم به واسطه‌ی شخصیت و توانایی‌های
فردی یا هرچه قانون می‌گوید، قضاوت شوند. ولی جنبش‌های اجتماعی جدید، عقیده داشتند
که مردم با گروهی که در آن عضو هستند، شناخته و قضاوت می‌شوند و باعث شدند که بسیاری
از مردم به طور طبیعی به فکر اهداف خود، در قالب شأن گروه‌هایی که عضو آن بودند افتادند.
عزت‌نفس فرد، منوط به عزت‌نفس اعطا‌شده از جانب گروهش شد.
البته «سیاست هویتی»، مزایایی
هم داشت. مثلاً جنبش «جانِ سیاهپوستان مهم است»،
کاری کرد که ادارات پلیس آمریکا، بیشتر مراقب نحوه‌ی برخوردشان با شهروندان اقلیت باشند.
جنبش Me_Too#درکِ همگانی از تجاوز جنسی را گسترش داد.
پس هیچ اشتباهی در «سیاست هویتی» نهفته نیست. «سیاست هویتی» فقط پاسخی طبیعی و غیرقابل‌اجتناب
به بی‌عدالتی است.
جنبش‌های هویتی سه مشکل عمده دارند:
۱- هویت‌هایی که به شکلی
سفارشی تفسیر یا اعطاء می‌شوند، مشکل‌سازند.
۲- اینگونه بحث‌های فرهنگی
درباره هویت، کمک چندانی برای متقاعدکردن قانون‌گذاران برای تغییر سیاست‌های کلان در
جهت کاهش نابرابری‌های اقتصادی‌اجتماعی بین ۱٪ بالایی جامعه و ۹۹٪ باقیمانده نمی‌کند. بعبارت دیگر، کارهایی مثل گنجاندن
آثار زنان و نویسندگان اقلیت در برنامه‌ی درسی دانشگاه یا توجه به مسائل مدیران اجرایی
زن در «سیلیکون‌ولی» یا زنان بازیگر هالیوود، بسیار ارزشمند است ولی باعث فراموش‌شدنِ
نابرابری‌های کلان‌تر مثل بحران روبه‌گسترشِ مواد مخدر، سرنوشت کودکان خانواده‌های
تک‌والدِ فقیر، بیکارانِ محصول اتوماسیون و... می‌شود.
۳- مشکل سوم با مفاهیم هویت،
اینست که حفاظت از هویت یک گروه محدود، احتمال تهدیدِ ارتباطات و اقدامات جمعی را در
بر دارد.
علاج این بیماری، رهاکردن
تفکر هویتی نیست. بلکه تعریف هویت‌های ملیِ بزرگ‌تر و منسجم‌تر در زیر پرچم لیبرال‌دموکراسی
است.
دسترسی سریع به تمام فصول خلاصه کتاب «هویت»:
◾️دو- کرامت (خلاصه‌ی فصل‌های ۱-۲-۳-۴-۵(
◾️سه- ملی‌گرایی و مذهب (خلاصه‌ی فصل‌های ۶-۷(
◾️چهار- آدرس اشتباه (خلاصه‌ی فصل ۸(
◾️پنج- انسان نامرئی (خلاصه‌ی فصل ۹- ۱۰(
◾️شش- از هویت تا هویت‌ها (خلاصه‌ی فصل ۱۱(
◾️هفت- ما مردم (خلاصه‌ی فصل ۱۲(
◾️هشت- روایت‌هایی از وحدت‌گرایی ( خلاصه‌ی فصل ۱۳(
نظرات
ارسال یک نظر