فصل دو
غریزه منفیگرایی: جهان در حالِ بدترشدن است.
واقعیت آن است که جهان، بسیار
بهتر از چیزی است که شما فکر میکنید.
تا همین بیست سال پیش، ۳۰٪ جمعیت جهان در فقر شدید زندگی میکردند. اکنون این
رقم به ۹٪ رسیده است. در سال ۱۸۰۰ ، امید به زندگی ۳۰ سال بود، در حالیکه امروزه میانگینِ امید به زندگی
در جهان، بالای ۷۰ سال است. در ده سال اخیر ۳۲ پیشرفت واقعی برای جامعهی بشری ثبت شده است. ۱۶ مسالهی ترسناک که از بین رفتهاند:
- بردهداری قانونی
- نشتِ نفت به آبها
- پنلهای خورشیدی گرانقیمت
- ایدز
- مرگومیر کودکان
- کشتههای جنگ
- مجازات مرگ
- بنزین سربدار
- مرگومیرهای ناشی از حوادث هوایی
- کودکان کار
- مرگومیر ناشی از بلایا
- سلاح هستهای
- بیماری آبله
- ذرات آلاینده هوا
- مخربهای لایه اوزون
- گرسنگی
و ۱۶ مورد شگفتانگیز که رو به بهترشدن هستند:
- فیلمهای جدید
- محیط زیست حفاظتشده
- حق رأی زنان
- موزیکهای جدید
- علم و دانش
- برداشت غلات
- سوادآموزی
- دموکراسی
- نجات کودکان سرطانی
- تحصیل دختران
- گونههای تحت نظارت
- پوشش برق
- تلفن همراه
- آب
- اینترنت
- واکسیناسیون
ریشهی منفیگرایی جهل است
و محصول منفیگرایی ناامیدی است. من کسی هستم که بدون دلیل امیدوار نیستم و بدون دلیل
هم نمیترسم. منظور من، چشمپوشی از مشکلات نیست بلکه دیدنِ همزمانِ معجزهی پیشرفت
بشر است.
مردمی که به اشتباه بر این
باورند که هیچچیز در حال بهبود نیست، امیدشان را به بشریت از دست میدهند و ممکن است
به افراطیونی تبدیل شوند که از اقدامات ضدسازندگی حمایت کنند.
برای مثال، تحصیلات برای دختران،
یکی از ایدههای بسیار خوب جهانی بوده است. زمانی که زنان، تحصیلکرده باشند، همهی
اتفاقات خوب در جامعه رخ میدهد. نیروی کار متنوع میشود، تصمیمگیریها بهتر میشوند
و مادران تحصیلکرده، خودشان انتخاب میکنند که فرزندان کمتری داشته باشند و درنتیجه
کودکان بیشتری شانس بقا و تحصیل پیدا میکنند.
ما به طور غریزی تمایل داریم
بیشتر از بدیها آگاهی پیدا کنیم تا خوبیها. به همین خاطر به صورت ناخودآگاه، گذشته
و مصیبتهای آن را فراموش میکنیم. ملتها تاریخ طلاییِ گذشته را ستایش میکنند ولی
فقر و قحطی و قبرستانهای مملو از سنگِ قبر کودکان را به راحتی از یاد میبرند. یادمان
میرود که از کجا به اینجا رسیدهایم.
از طرفی به لطف افزایش آزادی
مطبوعات و بهبود تکنولوژی، بیشتر از هر زمانِ دیگری دربارهی فجایع میشنویم. رسانهها
ما را با اخبار خشونت، بمباران میکنند. در حالیکه نرخ جرم و خشونت، مثلاً در ایالات
متحده از سال ۱۹۹۰ تا به امروز تقریباً به نصف کاهش یافته
است ولی اخبار مداوم درباره وقایع بد، توهمی از زوال و احساس غم و ناامیدی در ما ایجاد
کرده است و باعث شده احساس کنیم تا وقتی رخدادهای بد وجود دارد، بیانصافی است که بگویم
شرایط رو به بهبود است!
خبر یعنی خبرِ بد. اخبار بد،
شانسِ بیشتری برای رسیدن به ما دارند. در اخبار، اثری از گزارش پیشرفتهای مثبت و تدریجی
نمیبینید ولی اخبار بد، مرتباً تکرار میشوند و خودمان بایستی به دنبال اخبار مثبت
برویم.
تغییرات مثبت زیادی رخ داده
یا در حال پیشرفت است ولی معمولاً در اخبار، اثری از آنها نمیبینیم و لازم است خودمان
در آمارها به دنبالش بگردیم و قدردان داشتههای امروزمان باشیم تا امید از دست نرود.
واقعبینی یعنی: درست است
که اوضاع بد است ولی بهتر از قبل است و رو به بهبود بیشتر نیز میرود.
.....................................................
اسلایدهای خلاصه کتاب: واقعیت
نظرات
ارسال یک نظر