پشتکار یعنی «بازدهیِ» زیاد.
یعنی تلاش پیدرپی و «تولید» بیوقفهی محصولات، بدون ترس از شکست.
هر چه با سرعت بیشتری مقاله
منتشر کنید، تابلوهای بیشتری نقاشی کنید، آهنگهای زیادتری بسازید و در هر رشتهای
که هستید، مرتباً محصولاتی نوآورانه ارائه دهید، انگار که بلیتهای بختآزمایی بیشتری
را خریدهاید و شانس خودتان را برای موفقیت، افزایش دادهاید. هر بلیت، فرصتی برای
تبدیلشدن به یک شاهکار محسوب میشود.
بیشترین موفقیتها در سنین
جوانی اتفاق میافتند، نه به این خاطر که جوانان خلاقترند، بلکه به این دلیل که آنها
ترسی از شکست ندارند و با تلاش پیدرپی، بازدهیِ بالایی بدست میآورند. ولی رفتهرفته
با افزایش سن، درگیر مسائلی چون بحران میانسالی، مشکلات فرزندان، نگهداری از والدین،
حواسپرتی و خستگی روحی شده، اولویتهایشان عوض میشود و قدمهایشان سست میگردد و
درنتیجه، بلیتهای بختآزمایی کمتری میخرند. بنابراین احتمالاً با بالارفتن سن، شانس
برندهشدن افراد هم کمتر میشود.
بعبارت دیگر، خلاقیت تاریخ
انقضا ندارد و ما میتوانیم در هر سنی، یک شاهکار خلاقانه ارائه دهیم. به شرطی که نگذاریم
بالا رفتن سن، از بازدهی ما بکاهد.
افراد موفق، پس از پروژهی
اول، وارد پروژه بعدی و بعدی میشوند. آنها فقط پیروزیهای خودشان را نمیشمارند بلکه
بلیتهای بختآزمایی بیشتری میخرند:
«ریکمن»
اولینبار در ۴۶سالگی در یک فیلم بازی
کرد و جوایز فراوانی برد. «کراک»
در ۵۵ سالگی امتیاز «مکدونالد» را گرفت. «ماندلا»
در ۷۶سالگی رئیسجمهور شد. «رولینگ»
بعد از موفقیت جلد اول کتاب «هری پاتر»، متوقف نشد و جلدهای بعدی را نوشت.
قانونِ پشتکار را از جنبهی
دیگری ببینیم:
بقول معروف، ایدهها به تنهایی
ارزشی ندارند. این «توانایی» شما برای تبدیل یک ایده به یک محصول مفید است که تعیینکننده
است. این «توانایی»، در اشخاص مختلف، کاملاً متفاوت است. در اینجا به یک فرمول موفقیت
میرسیم:
موفقیت (دستاورد)= میزان ارزش یک ایده ×
استعداد و تواناییِ پیادهسازی،
برقراری ارتباطات و اجرای ایده
طبق فرمول، موفقیتِ طوفانی
وقتی به دست میآید که هم ایده و هم اجرا، عالی باشند. مثلاً «آیفون» ایدهای عالی
با اجرایی خیرهکننده بود.
ولی صبر کنید... شوک بزرگ
فرمول بالا آنجاست که بدانید «استعداد و توانایی اجرا»، یک ویژگی ذاتی است و در طول
زندگیِ حرفهای هرکس، ثابت میماند و با گذشت زمان تغییری نمیکند!
البته مثل همهی بیعدالتیهای
جهان، در هر حوزهی خلاقانهای، یک «جانلنون»،
یک «استیوناسپیلبرگ»،
یک «تونیموریسون»
و یک «ماریکوری»
وجود دارد. استعداد بسیار بالای آنها میتواند حتی از یک ایدهی ضعیف، اثری معتبر و
دستاوردی موفق بسازد.
پس هرکس، استعداد مخصوص خودش
را دارد که در طول عمر، کموزیاد نمیشود. وقتی شغل یا حوزهای را یافتید که کاملاً
با «استعداد و توانایی اجرایی» شما هماهنگ است، فقط یک کار باقی میماند که باید انجام
دهید: تسلیم نشوید و پیدرپی، محصول ارائه دهید و بازدهی داشته باشید. تولیداتی که
مثل بلیتهای بختآزمایی، شانس موفقیتتان را افزایش دهند. این که کدام یک از پروژههایتان،
مهمترین پروژهی شما خواهد شد، کاملاً تصادفی و شانسی است.
یعنی اگر در ایجاد یک دستاورد
جدید، پیدرپی شکست میخورید، احتمالاً شغل یا فعالیت شما با «استعداد و توانایی اجرایی»
شما هماهنگ نیست. مثلاً من مصمم بودم که مجسمهساز شوم، اما در این کار، خوب نبودم.
فیزیکام بهتر بود! بنابراین هنر را ترک کردم و به آزمایشگاه تحقیقاتی فیزیک پیوستم.
سالها کار من روی فیزیک کوانتوم هم به جایی نرسید ولی سرانجام که وارد رشتهی «شبکهها»
شدم، موفقیت را ملاقات کردم.
هرچه بیشتر تلاش کنید، بیشتر
به استعدادِ خودتان، فرصتِ نمایانشدن خواهید داد:
استعداد + بازدهی + شانس
= موفقیت
قوانین علمی موفقیت، تغییرناپذیر
و غیرقابل بازنویسی هستند. آنها پایهی همهی داستانهای موفقیتاند. معمولاً این
شانس است که اولینبار، موتور موفقیت را روشن میکند اما اگر ما «استعداد و توانایی
اجرایی» نداشته باشیم، شانس، بیفایده است. مگر اینکه ما پیدرپی از فرصتهایی که ظاهر
میشوند استفاده کنیم و فراتر از شعارهای خودیاری، بجای تاکید بیشازحد بر تقویت
«عملکرد»، استراتژیهای مفیدتری بر طبق قوانین موفقیت داشته باشیم. حتی میتوانیم با
روشنکردنِ موتور موفقیتِ بسیاری از افراد شایسته و گمنام، جامعهی عادلانهتری بسازیم.
پس منتظر شانس نمانید! چون
حالا شما اصول علمیِ رسیدن به موفقیت را در اختیار دارید.
.........................
دسترسی سریع به تمام فصول
قانون اول : عملکرد باعث موفقیت میشود، اما وقتی عملکرد را نمیتوان سنجید، شبکهها باعث موفقیت میشوند.
قانون دوم : عملکرد محدود است، اما موفقیت نامحدود است.
قانون سوم : موفقیت بلندمدت= موفقیت قبلی × شایستگی
قانون چهارم : اگرچه موفقیتِ تیمی نیازمندِ تنوع و تعامل است، اما هر شخصی بخاطر دستاوردهای گروه است که مشهور میشود.
قانون پنجم : با پشتکار، در هر زمانی میتوانیم موفق شویم.
................................................
پایان
☘️ مصطفی منبری؛ مرداد
۱۳۹۹
نظرات
ارسال یک نظر