پوست در بازی. فصل سوم: قانون اقلیت

 

خلاصه کتاب: پوست در بازی(نسیم نیکلاس طالب)

۳- قانون اقلیت

 

 

در سیستم‌های پیچیده نمی‌توان با مطالعه‌ی تک‌تک اجزای سیستم، عملکرد کل سیستم را پیش‌بینی کرد. مثلاً مطالعه‌ی رفتار مورچه‌ها به صورت جداگانه هیچ ایده‌ای در مورد عملکرد کلونی مورچه‌ها به ما نمی‌دهد. کلونی مورچه‌ها را باید به شکل کلونی درک کنیم. نه کمتر، نه بیشتر. چون رفتار تک‌تک اجزا با رفتار کل مجموعه متفاوت است و کنش‌واکنش اجزا با همدیگر است که عملکرد نهایی را رقم می‌زند. این کنش‌واکنش‌ها قوانین ساده‌ای دارند. یکی از این قوانین، قانون اقلیت است:

اقلیت یک‌دنده‌ای که دارای «پوست در بازی» هستند، حتی اگر سه درصد از کل جمعیت باشند، کاری می‌کنند که همه‌ی جامعه به ترجیحات آنها تن دهند. پس نباید این توهم را داشته باشیم که این انتخاب‌ها و ترجیحات، متعلق به اکثریت هستند.

مثال‌هایی از این عدم تقارن در حق انتخاب، میان اقلیت یک‌دنده و اکثریت انعطاف‌پذیر:

۱- با اینکه کمتر از سه‌دهم درصد از ساکنان ایالات متحده فقط نوشیدنی‌های با نشان حلال می‌خورند ولی به نظر می‌رسد تمامی نوشیدنی‌های آمریکا، نشان حلال را دارند. چون کسانی که نوشیدنی غیرحلال هم می‌خورند، از خوردن حلال منع نشده‌اند و مشکلی با خوردن نوشیدنی حلال ندارند. بنابراین تولیدکنندگان و رستوران‌ها برای ساده‌کردن کارها و خلاص‌شدن از دردسر تفکیک نوشیدنی‌ها با نشان‌های حلال و غیر‌حلال در قفسه‌ها، راهروها، میزها و انبارهای جداگانه‌، به ترجیحِ اقلیتِ حلال‌خور تن داده‌اند. و نوشیدنی حلال، ظاهراً به ترجیحِ اکثریت تبدیل شده است.

۲-  یک فرد معلول از دستشویی معمولی استفاده نمی‌کند. اما یک فرد سالم می‌تواند از دستشویی مخصوص افراد معلول هم بهره بگیرد. پس دستشویی مخصوص معلولان افزایش می‌یابد.

۳- کسی که به بادام‌زمینی آلرژی دارد، محصولاتی که حتی اندکی بادام‌زمینی دارند را نخواهد خورد. اما فردی که آلرژی ندارد، می‌تواند محصولاتی که بادام‌زمینی ندارند را هم بخورد. به همین دلیل در مدارس و هواپیماهای آمریکا، بسختی بادام‌زمینی پیدا می‌شود.( و البته همین امر موجب افزایش مبتلایان به آلرژی با بادام‌زمینی می‌شود. زیرا هرقدر کمتر در معرض چیزی قرار بگیرید، احتمال ابتلا به آلرژی آن افزایش خواهد یافت.)

۴- یک فرد درستکار، هیچگاه اعمال مجرمانه انجام نمی‌دهد. اما یک مجرم برای شرکت در اقدامات قانونی آمادگی دارد.

۵- اقلیتی یک دنده(کمتر از ۵ درصد جمعیت) هستند که فقط غذای ارگانیک می‌خورند و دست به غذاهای اصلاح‌شده‌ی ژنتیکی(تراریخته) نمی‌زنند. ولی کسانی که مشکلی با خوردن غذاهای تراریخته ندارند، غذای ارگانیک هم می‌خورند. همین باعث شده اکثریت، برای رعایت حال اقلیت و ساده‌تر‌کردنِ انتخاب غذاهایشان، به تهیه و پخت غذاهای ارگانیک روی ‌آورند. نام این فرایند «بازنرمال‌سازی» است. بهمین دلیل در آمریکا و اروپا فروش کمپانی‌های غذاهای ارگانیک مدام در حال افزایش است.

۶- این‌گونه فکر نکنید که گسترش ماشین‌های دنده‌اتوماتیک الزاماً به خاطر ترجیح اکثریت است. امکان دارد به این دلیل باشد که راننده‌ی ماشین‌های دنده‌دستی، می‌تواند ماشین دنده‌اتوماتیک را هم براند. ولی اقلیتی که فقط دنده‌اتوماتیک را استفاده می‌کنند، به سختی می‌توانند دنده‌دستی استفاده کنند.

۷- در سیاست هم برای اقلیت، کافیست تا از سطح معینی بالاتر بروند تا به جناح غالب تبدیل شوند. وقتی مثلا ۱۰٪ پیروان یک جناح سیاسی، یکدنده و انعطاف‌ناپذیرند و در هر صورت به حزب‌شان رأی می‌دهند، می‌توانند رای‌دهندگانِ انعطاف‌پذیرِ سرگردان را هم به سمت خود جلب کنند.

۸- دلیل رشد رستوران‌های مک‌دونالد، کیفیت‌ غذاهایشان نیست. بلکه بخاطر آنست که توسط یک گروه اجتماعی اقتصادی خاص، وتو نمی‌شوند و وفاداران قسم‌خورده‌ای در اقلیت دارند. این باعث می‌شود برای بقیه‌ی اکثریتِ جامعه هم مخصوصاً در شرایط ابهام و غیرقابل اعتماد مثلاً در مسافرت به کشورهای غریبه، مک‌دونالد انتخاب مطمئن‌تری بنظر برسد.

۹- خوردن پیتزا را هم اکثریت جامعه به همین دلیل پذیرفته‌اند.

۱۰-  اگر در مهمانی‌هایی که اقلیتی از خانم‌ها هم در آن حضور دارند و می‌دانیم که اغلب شراب می‌خورند، فقط شراب سرو کنید، خیال‌تان راحت است. چون اکثریت آقایان و خانم‌ها با نوشیدن آن مشکلی ندارند. شما نیز بسادگی برای همه‌ی مهمان‌ها فقط به یک مدل لیوان نیاز خواهید داشت.

۱۱- اگر جلسه‌ای بین‌المللی در آلمان برگزار شود و فقط یکی از افراد به زبان آلمانی تکلم نکند، کل جلسه به زبان انگلیسی اجرا خواهد شد!

۱۲- در تاریخ ادیان مدیترانه‌ای هم هدایت جریان به دست نامُداراها بوده است. در اسلام سنی، گروههای نامُداراتر مثل وهابی‌ها( سلفی‌ها) که از موسسان عربستان سعودی هستند، امور را بدست گرفتند. بعدها داعش هم از آنها تقلید کرد.

۱۳- چند نفر کنشگرِ باانگیزه کافیست تا بعضی کتابها را ممنوع کنند یا برخی افراد را در لیست سیاه بگذارند.

۱۴- شکل‌گیری ارزش‌های اخلاقی در جامعه بوسیله‌ی نامُداراترین فرد رخ می‌دهد. او فضیلتی را دقیقاً بخاطر مُدارا نکردنِ خود، بر دیگران القا می‌کند. زمانی که یک قانون اخلاقی ایجاد شد، کافیست یک اقلیت یک‌دنده و کوچک که در مناطق جغرافیایی مختلف توزیع شده‌اند، به آن معتقد باشند تا هنجار خودشان را بر جامعه دیکته کنند. این قوانین، سیاه و سفیداند. حد وسط ندارند. شما نمی‌توانید پایبند قانون حلال باشید ولی اندکی گوشت خوک هم بخورید.

بهمین خاطر قانون اقلیت، نتایج کم‌نوسانی دارد چون هیچ ابهامی را مجاز نمی‌داند. یک مسلمان سنیِ سلفی، می‌خواهد کل مردم کره‌ی زمین را مجبور کند که مانند خودش غذای حلال بخورند!

بنابراین باید در برخورد با برخی از گروه‌های نامُدارا، نامُداراتر باشیم. مجاز نیست که برای مقابله با سلفی‌های نامُدارا که حق مردم برای انتخاب دین خودشان را انکار می‌کنند، از «ارزش‌های آمریکایی» یا «اصول غربی» بهره بگیریم. یک اقلیت متعصب می‌تواند دموکراسی را کنترل و نابود کند. در واقع دنیای ما در نهایت توسط آنها نابود خواهد شد.

البته اگر یک دنده‌ها در منطقه‌ی جغرافیایی خودشان با اقتصاد کوچک و مجزای خودشان زندگی کنند، قانون اقلیت اعمال نمی‌شود. در ضمن اگر رعایت قانون اقلیت، هزینه‌ی زیادی داشته باشد، بازهم اعمال نمی‌شود (مثلاً اگر قیمت یک نوشیدنی حلال ۱۰ برابر غیر حلال باشد)

نتیجه‌ی نهایی اینکه جامعه، فقط و فقط با تعداد اندکی از افراد یک‌دنده که روح دربازی دارند متحول می‌شود. گروه کوچکی از انسان‌های یک‌دنده و با فضیلت می‌توانند با «پوست در بازی» خود، به شکل شجاعت، باعث عملکرد صحیح جامعه شوند.

.........................................................

دسترسی سریع:

1-     پوست در بازی یعنی چه؟

2-     شرافت یعنی ریسک‌پذیری

3-     قانون اقلیت

4-     برده‌داری مدرن

5-     چرندیاب


نظرات