کار عمیق 1

کتاب: کار عمیق
نویسنده: کال نیوپورت
نشر نوین، چاپ نهم، ۱۳۹۸/ مترجم: ناهید ملکی 
این کتاب را در دو قسمت خلاصه کرده‌ام.



قسمت اول: ایده ی کار عمیق




«زندگیِ عمیق» برای همه نیست! این زندگی برای کسانی است که سخت کار کنند و تغییراتی جدی در عادت‌هایشان بوجود آورند. زندگی عمیق بهترین نوع زندگیست چون مملو از بهره‌وری و معناست و برای رسیدن به آن، هیچ راهی ندارید بجز انجام «کار عمیق».

«بیل گیتس»(بنیان‌گذار مایکروسافت)، فقط با دو ماه کار عمیق در برنامه‌نویسی، امپراتوری خود را بنا کرد. کار عمیقِ «کارل‌گوستاو یونگ»(روانپزشک)، جهان را تغییر داد. «وودی آلن»(فیلمساز) که حتی کامپیوتر هم نداشت، در سایه‌ی کار عمیق، ۲۳ بار نامزد دریافت جایزه اُسکار شد. «جی.کی. رولینگ»(نویسنده) در طول نوشتن رُمان «هری پاتر»، ناپدید شده بود تا کار عمیق خود را به انجام برساند.

کار عمیق یعنی یک کار حرفه‌ای، ارزش‌آفرین و غیرقابل تکرار که تنها محصول یک چیز است: تمرکز.

اگر همیشه سرتان شلوغ است، حق با شماست. چون شما یک انسان مدرن هستید که اگر با ایمیل، پیامک، اینستاگرام، توییتر، فیس‌بوک و سایت‌های سرگرمی سروکار نداشته باشید، آدم عجیب و غریبی به نظر می‌رسید! این مشغولیت‌ها، کارهایی آسان و تکراری‌اند و اثر خلاقانه‌ای در جهان ایجاد نمی‌کنند. بعلاوه، این کارهای کم‌عمق و سطحی به جز حواس‌پرتی هیچ فایده‌ی دیگری ندارند.

کار عمیق رفته‌رفته در حال کمیاب‌تر شدن و در نتیجه ارزشمندتر شدن است. فقط افراد معدودی که مهارت انجام دادن کار عمیق را یاد بگیرند، پیشرفت خواهند کرد.

ما برای اینکه در اقتصاد امروز، ارزشمند باقی‌ بمانیم، باید به هنرِ یادگیریِ مطالبِ پیچیده، آنهم با سرعت بالا تسلط داشته باشیم وگرنه از قافله عقب می‌مانیم. ما برای رشد در اقتصاد جدید، دو توانایی اصلی را باید یاد بگیریم:

1-    توانایی ماهر شدنِ سریع در کارهای سخت
 2-   توانایی تولیدِ با کیفیت و کمیت در سطح ممتاز

شما برای تبدیل شدن به یک مربی یوگای جهانی، مهارت‌های فیزیکی پیچیده‌ای را باید یاد بگیرید و برای برتری در حوزه پزشکی باید سریعاً به آخرین تحقیقات مسلط شوید و حاصل مهارت‌تان را به یک تولید ملموس و ارزش‌آفرین برای مردم تبدیل کنید. مهم نیست که چقدر ماهر یا بااستعداد هستید، اگر تولید نکنید، پیشرفت نخواهید کرد.

شاید گام اول این باشد که ابتدا «هنر یادگیری» را یاد بگیرید. یادگیری نیاز به تمرکز شدید در کاری دارد که قصد دارید خودتان را در آن نشان دهید.

در گام بعدی برای تولید در بالاترین سطحِ خودتان، باید برای مدتی طولانی با تمرکز کامل و بدون حواس‌پرتی روی یک وظیفه، کار عمیق انجام دهید.

در عصر ما که ارتباطات آسان‌تر از هر زمان دیگری شده است و جلساتِ کاری به سادگی و پشتِ سر هم برگزار می‌شوند، داشتنِ تمرکز به متاع کمیابی بدل گشته که پایه‌ی کار عمیق و ارزشمند است. اگر در تمام ساعات روز مشغول پاسخ دادن به ایمیل‌ها باشید، اگر به طور دائم جلساتی را برنامه‌ریزی و اجرا کنید، اگر بمحض دریافت سوالی در شبکه‌های اجتماعی، نظر بدهید، یا اگر در دفتر کارتان پرسه بزنید و ایده‌هایتان را به همه بگویید، همه‌ی این رفتارها باعث می‌شوند از نظر عموم، مشغول به نظر برسید و اگر جزو کسانی باشید که مشغله‌ی زیاد را نشانه‌ی بهره‌وری می‌دانند، با اینگونه رفتارها متقاعد می‌شوید که بخوبی از عهده‌ی کارتان برآمده‌اید. ولی درواقع تنها کاری که انجام می‌دهید، اتلاف وقت است.

ابزارهای دیجیتال، «همیشه دیده‌شدن» و «همیشه در دسترس‌بودن» را نشانه‌ی پیشرفت تبلیغ می‌کنند، ولی حاصلی به جز حواس‌پرتی و دورکردنِ افراد از انجام کار عمیق ندارند.

بنابراین تنها راه چاره برای انجام کار عمیق در عصر حاضر، نامرئی‌شدن، در دسترس‌نبودن و بی‌توجهی به چیزهای جدید با تکنولوژی‌های پیشرفته است. ما به غلط، اینترنت را مترادف با آینده‌ی انقلابی کسب‌و‌کارها در نظر گرفته‌ایم. از طرفی، روند فعلی نیز با مرکزیت‌دادن به اینترنت، به سطحی‌شدنِ کارها دامن می‌زند. ولی واقعیت چیز دیگری است.  برای انجام کار عمیق، استفاده از اینترنت فقط تا جایی مجاز است که به تولید چیزهای با ارزش کمک کند.

البته حواس‌پرتی فراگیری که جهان را دربرگرفته است، برای کسی که بدنبال انجام کار عمیق باشد، یک مزیت عالی فراهم می‌کند. چون باعث می‌شود کار عمیق، کمیاب‌تر و درنتیجه ارزشمند‌تر شود.

نظرات