🔅خلاصه کتاب: هنر خوبزندگیکردن
🔅نویسنده: رولف دوبلی
🔅نشر چشمه،
چاپ چهارم،۱۳۹۷/ ۵۲ فصل/ مترجمان: عادل فردوسیپور، بهزاد توکلی،
علی شهروز
🔅خلاصه کننده: مصطفی منبری
◾️ کتاب، ۵۲ فصل دارد که
هر فصل را در یک بند، خلاصه کردهام:
۱- نمیتوانید جلوی هدررفتن پول و زمان را بگیرید ولی میتوانید آن را طوری تعبیر کنید و خودتان را جوری فریب دهید که آرامش ذهنیتان را حفظ کنید. مثلاً مالیات را از حساب خیریهتان بپردازید.
۲- زندگیِ خوب، محصول اصلاح و بازنگریهای مداوم است. چون در زندگی، هیچچیز دقیقاً طبقبرنامه پیش نمیرود.
۳- وقتی میگویید نه، یعنی صددرصد نه! همه باید این را بدانند تا دست از سرتان بردارند. در مسائل مهمتان، انعطافناپذیر، نامعقول و لجوج باشید.
۴- در یک دفترچه، بطور دقیق، اشتباهات خود را بنویسد و مدام تحلیل کنید که چه چیز باعث افتضاحی شده که به بار آوردهاید.
۵- ابزارهای تکنولوژی با اتلاف وقت و هزینه، کیفیت زندگی را کمتر میکنند. تا حد امکان از آنها دوری کنید.
۶- برای خوبزندگیکردن، کافیست بدانید چه کارهایی را نباید انجام دهید. همین.
۷- هرچه هستید و هرچه دارید، حاصلِ خوششانسیِ محض است. قدردان باشید.
۸- به احساسات خود اعتماد نکنید. آنها شبیه پرندههای مختلفی در آسمان زندگیتان هستند که مرتباً تغییر میکنند و جابجا میشوند. هرگز ندای درونتان را دنبال نکنید.
۹- همیشه یک شخصیتِ باثبات و قابلاعتماد از خود به نمایش بگذارید. لازم نیست با همه روراست باشید، مگر در تخت خواب!
۱۰- اگر کسی از شما خواست لطف کوچکی در حقش کنید، بیدرنگ جواب منفی بدهید.
۱۱- از دورترین فاصلهی ممکن به زندگیتان و به همهچیز نگاه کنید. کُلی و بدون توجه به جزئیات.
۱۲- بیشتر روی تجربهها سرمایهگذاری کنید تا اشیای فیزیکی. چون هزینهی نگهداری ندارند و تکراری نمیشوند.
۱۳- هر زمان که خط فقر را پشت سر گذاشتید و بعنوان پشتوانه، مقداری پول پسانداز کردید، پول دیگر جزو عواملی که در زندگیِ خوب تأثیرگذار هستند، به شمار نمیآید. پس بجای حرصزدن برای جمعآوری پول بیشتر، روی رسیدن به موفقیت درونی کار کنید یعنی حفظ آرامش با تمرکز محض روی چیزهایی که تحتکنترل شما هستند.
۱۴- فقط روی نقطهی قوتتان که به آن وسواسفکری دارید و معتادش هستید، هزاران ساعت وقت بگذارید. از علاقهمندیهای متوسط یا تقویت نقاط ضعفتان دست بردارید.
۱۵- از فعالیت، تکاپو و ماجراجویی زیاد و تغییر شغل و مکان مکرر و مشغلههای بیمورد بپرهیزید. روی یک زندگی باثبات و آرام سرمایهگذاری کنید.
۱۶- به ندای درونیتان گوش ندهید، چون واقعاً وجود ندارد.
۱۷- با نظرات دیگران، دوستانه ولی با بیتفاوتی برخورد کنید. درعوض، سعی کنید کار به دردبخوری انجام دهید.
۱۸- هیچ تلاشی برای تغییر دیگران نکنید. بلکه از آنها فاصله بگیرید و فقط با کسانی کار کنید که دوستشان دارید و مورد اعتماد شما هستند.
۱۹- رضایت، محصولِ رسیدن به اهداف است. توقعتان را پایین بیاورید و اهداف قابل دستیابی برای خودتان انتخاب کنید.
۲۰- زندگیِ خوب، یک زندگی بدون هیاهو با خوشیهای آرام، پایدار و بیدغدغه در لحظهی حال است، نه جمعآوری آلبوم خاطراتی از اوج و فرودهای دیوانهوار و خوشگذرانیهای افراطی که در گذشته باقی میمانند.
۲۱- کاملاً روی زمان حال متمرکز شوید. به جای یادداشتکردنِ شتابزدهی خاطرات، هوشیارانه به این لحظهها توجه کنید و با تمام وجود آنها را احساس کنید. بجای عکاسی از غروب، خودتان طعم آن را بچشید.
۲۲- داستانهای زندگی دروغند. ما با واقعیات مفصلِ چندبُعدی+ منقطع و پُر از تناقض+ شانسی مواجهیم نه داستانهای کوتاهِ منسجم و منطقی که برایمان تعریف میکنند. از داستانها لذت ببرید ولی آنها را باور نکنید. چون ما انسانها در واقعیت، بیثبات، دمدمی مزاج و پُر از ضعف و تناقض هستیم. خودتان را بیشتر بشناسید تا خوب زندگی کنید.
۲۳- به خوبمُردنتان اصلاً فکر نکنید. فقط برای خوبزندگیکردن برنامهریزی کنید.
۲۴- اگر فکر میکنید قربانی هستید، برای تسکین، کاری کنید. اگر نمیتوانید، با آن کنار بیایید و هرگز شکایت نکنید.
۲۵- بین معنا و لذت، مسیر خود را مدام عوض کنید.
۲۶- خط قرمزهای غیرمنطقی داشته باشید. حتی به قیمت رنجش دیگران.
۲۷- حتی اگر جامعه، شما را تا حد مرگ شکنجه کند، همرنگ جامعه نشوید و به دنبال علاقهی شخصیتان بروید.
۲۸- اصولی برای خودتان دربارهی سلامتی، باورها، زمان و... داشته باشید که غیرقابل مذاکره باشند و حتی در ازای دریافت پول خیلی زیاد، آنها را کنار نزنید.
۲۹- درمان نگرانیها و فکر و خیالهای زیاد، نوشتن درباره آنها، پرداخت حق بیمه و باتمرکز کارکردن است.
۳۰- مجبور نیستید دربارهی هر چیزی نظر بدهید. بگویید نمیدانم. این نشانهی هوش شماست.
۳۱- چه تعبیری از شکستها و بدشانسیها دارید؟ آزادی شما آنجاست.
۳۲- از موقعیتهای مقایسهشدن، فاصله بگیرید. مثل شبکههای اجتماعی، گردهمایی همکلاسان قدیمی، محلهی میلیاردرها و...
۳۳- عقل یعنی پیشگیری. عاقل، مشکلات را پیشبینی و از آنها پرهیز میکند، نه اینکه بعد از وقوع، آنها را حل کند.
۳۴- تو نسبت به دنیایی که در آن هستی، هیچ مسئولیتی نداری. از اخبار فاصله بگیر.
۳۵- تمرکز روی نقطهی قوتتان، کلید رضایت شماست. با فاصلهگرفتن از چیزهای جدید، رایگان و پدیدههای چندرسانهای(بجز کتاب که لینکهای جانبی ندارد) جلوی حواسپرتی و تصمیمات احساسی را بگیرید.
۳۶- به هر کتاب، ده دقیقه زمان بدهید. اگر روی شما تاثیرگذار نبود، دیگر آن را نخوانید.
۳۷- از آدمهای متعصب فاصله بگیرید.
۳۸- چیزهایی که دارید، اگر نداشتید، چه میشد؟ این تجسم، باعث شادمانی و رضایت شما از زندگیتان میشود.
۳۹- در تصمیمگیریها بجای بیشازحد فکرکردن، قدم اول را بردارید.
۴۰- خودتان را عملاً جای دیگران بگذارید تا سریع به درک متقابل برسید. اگر امکانش نیست، زیادتر رُمان بخوانید.
۴۱- یک فرد نمیتواند دنیا را تغییر دهد. دنیا خودش بموقع تغییر میکند.
۴۲- نه ما و نه هیچ فرد دیگری، بیشازحد مهم و قابل پرستش نیست که بشریت منتظر ظهورش بوده باشد.
۴۳- بپذیرید که دنیا کاملاً ناعادلانه، ظالمانه و شانسی است. با اتفاقات خوب و بد، یکجور مواجه شوید.
۴۴- تا زمانیکه واقعاً علت موفقیتشان را درک نکردهاید، از رفتار افراد موفق تقلید نکنید.
۴۵- تا میتوانید تخصصیتر عمل کنید. آنهم فقط روی نقطهی قوتتان.
۴۶- از هر رقابت سنگین، برای چیزی که مردم درحال جنگ بر سر آن هستند، فاصله بگیرید.
۴۷- جزو افراد ناهنجار و عُرفستیز نباشید ولی با آنها معاشرت کنید.
۴۸- تصمیمات بیاهمیت را زودتر بگیرید ولی برای گرفتن تصمیمات مهم، تجربهها و طعمهای خیلی زیادی را تست کنید.
۴۹- خوشبختی محصولِ پایینآوردنِ سطح انتظارات است.
۵۰- نود درصدِ همهچیز، آشغال، بدردنخور و مزخرف است. به آنها توجه نکنید.
۵۱- تواضع، کلید آرامش است. ما به آن اندازه که گمان میکنیم، مهم نیستیم.
۵۲- موفقیت واقعی، موفقیت درونی است. یعنی حفظ رضایت و آرامش در هرشرایطی که هستیم. چگونه؟ با تمرکز محض روی چیزهایی که تحت کنترل ما هستند و میتوانیم روی آنها اثرگذار باشیم و مسدودکردن قاطعانهی هر چیز دیگر. پول، قدرت و محبوبیت، خیلی تحت کنترل ما نیستند. پس تمرکز روی آنها آرامش را از ما سلب میکند. ولی ما میتوانیم روی چیزهای دیگری اثرگذار باشیم مثل پایین آوردن سطح انتظارات، دیدن واقعیتها، پرهیز از رقابتهای نفسگیر، تواضع، تمرکز بر نقطه قوت، نحوهی تعبیری که از شکستهایمان داریم، زندگی در زمان حال، بیتوجهی به احساساتمان، پرهیز از تأییدطلبی و... ما با تمرکز محض روی اینهاست که به موفقیت درونی دست مییابیم. از طرفی، نه تنها موفقیت بیرونی( پول، قدرت، محبوبیت) صددرصد وابسته به شانس( ژن، محل تولد، خانواده، سلامتی، هوش، اراده و ...) است، بلکه انسانها درنهایت میخواهند از راه موفقیت بیرونی، بازهم به موفقیت درونی برسند. پس چرا راه دور برویم؟
◾️پایان
◾️دی ۱۳۹۹
نظرات
ارسال یک نظر